حقایقی در باب گوسفند
شاید تاکنون به گوسفندها و لایفاستایل گوسفندی ایشان دقت نکرده باشید. شاید هم کرده باشید. به هر حال وقتی سیرهی زندگی آدمها و گوسفندها اینچنین در هم گره خورده، حیف است اگر بیش از آنچه معمولاً در احوال گوسفندها تفکر میکنیم به آنها نیاندیشیم.
آنچه اینجا نوشتهام و امیدوارم بخوانید، مواردی است که به ذهن این حقیر رسید.
یک ـ گوسفندها مقلدهای معرکهای هستند. گلهبان فقط باید زحمت هدایت یکی از گوسفندها را بکشد. بقیه خودبهخود به همان راه خواهند آمد.
در یک گلهی هزار رأسی گوسفند، اگر یکی از گوسفندها به لبهی پرتگاه برود و سقوط کند، تمام نهصد و نود و نه رأس گوسفند دیگر هم به تقلید از همان اولی به لبهی همان پرتگاه میروند و با همان کیفیت سقوط میکنند؛ مگر آن که عاملی خارجی مانع از این کار شود.
یک گوسفند در سادهترین کارها هم از خود ابتکار عمل ندارد. یک گوسفند حتی برای قانونشکنی هم باید از دیگری تقلید کند. اگر آن دیگری قانونشکنی نکند، گوسفند قانونشکن هم نخواهیم داشت.
دو ـ گوسفندها موجوداتی اجتماعی هستند و در اجتماع زندگی میکنند و میبالند و میمیرند. آنها با یکدیگر تعامل برقرار میکنند و تا وقتی که دعوایشان نشود هیچ خصومتی با هم ندارند. اگر هم دو گوسفند دعوایشان شد، بقیه کاری به کارشان ندارند و به زندگی اجتماعی خود همچنان ادامه میدهند.
سه ـ گوسفندها موجودات بردبار و صبوری هستند. آنها هر مصیبت و بلایی را با متانت تماشا میکنند و هیجانزده نمیشوند. یک گله گوسفند را به کشتارگاه بیاورید و جلوی روی هم یکییکی سلاخی کنید. بزرگ و کوچک، نر و ماده، میایستند و تماشا میکنند و خم به ابرو نمیآورند. اگر موبایل و دوربین داشتند، چهبسا هنگام تماشا بیرون میآوردند و عکسی و فیلمی هم میگرفتند.
چهار ـ گوسفندها زندگی آرامی دارند. صبحها از خواب بیدار میشوند و به دشت و صحرا میروند و غذایی میخورند (در واقع سر کارشان میروند) و بعد تنی میآسایند و خلاصه آن که آب باریکهای هست که میآید و میرود و اوضاع بد نیست. بزرگ میشوند و جفتگیری میکنند و برهای پس میاندازند و عمر و زندگی هم دست خداست و به وقت خود از دنیا میروند یا برده میشوند. منصفانه نگاه کنیم، گوسفندان روزمرگی دلپذیری دارند.
پنج ـ گوسفندها هر کجا کاری داشته باشند (مثلاً یک خوردنی خوب ببینند) همانجا میایستند و مشغول کارشان میشوند. خوبی گوسفند بودن این است که لازم نیست به اطرافشان نگاه کنند و ببینند که سر راه چه کسی هستند و آیا ایستادنشان برای خود و دیگران خطری دارد یا مزاحمتی ایجاد میکند یا نه.
شش ـ گوسفندها (تا هنگامی که چوب چوپان و پارس سگ مزاحمشان نشود) به هر کجا که بخواهند، هر طور که صلاح بدانند، میروند. هیچوقت در زندگیتان گوسفندی را دیدهاید که مراعات گوسفند یا غیرگوسفند کناری را بکند و سر راهش نپیچد؟ هیچگاه گوسفندی را دیدهاید که به چیزی جز همان راهی که خودش میخواهد برود و همانجایی که خودش میخواهد برسد فکر کند؟ اصلاً مگر این راه را نمیروند که برسند؟ پس چرا توقف کنند و دیرتر برسند؟
هفت ـ همه با گوسفندها مهربان هستند و از آنها خوششان میآید. گوسفندها برای همه مفیدند و هرگز در پی مخالفت و دشمنتراشی با هیچ مخلوقی برنیامدهاند و از این نظر دوستان بسیار خوبی برای دیگران هستند. پس چرا با آنها مهربان نباشند؟